
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۹۵
۱
خرم دل آن کس که تمنای تو دارد
شادی کسی کو غم سودای تو دارد
۲
تا حشر بود سجده گه اهل محبت
جائی که نشانی ز کف پای تو دارد
۳
شاید که ز خورشید فلک دیده بدوزد
هر کس که نظر در رخ زیبای تو دارد
۴
هرگز بسوی طوبی و جنت نکند میل
آن دل که هوای قد رعنای تو دارد
۵
اصلا نکند جانب فردوس نگاهی
هر دیده که امکان تماشای تو دارد
۶
پروانه صفت گر تو بسوزی ز غم دل
آن شمع شب افروز چه پروای تو دارد
۷
ای دوست حسین این همه سرمایه سودا
از سلسله زلف سمن سای تو دارد
نظرات