اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۴۶ - قلزم خونین

۱

آنچه دیدم می نگنجد در بیان

تن ز سهمش بیخبر گردد ز جان

۲

من چه دیدم قلزمی دیدم ز خون

قلزمی ، طوفان برون ، طوفان درون

۳

در هوا ماران چو در قلزم نهنگ

کفچه شبگون بال و پر سیماب رنگ

۴

موجها درنده مانند پلنگ

از نهیبش مرده بر ساحل نهنگ

۵

بحر ساحل را امان یک دم نداد

هر زمان که پاره ئی در خون فتاد

۶

موج خون با موج خون اندر ستیز

درمیانش زورقی در افت و خیز

۷

اندر آن زورق دو مرد زرد روی

زرد رو عریان بدن آشفته موی

تصاویر و صوت

نظرات