اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۱۶۳ - مرا ذوق سخن خون در جگر کرد

۱

مرا ذوق سخن خون در جگر کرد

غبار راه را مشت شرر کرد

۲

به گفتار محبت لب گشودم

بیان این راز را پوشیده تر کرد

تصاویر و صوت

مخدوم حسان لاهوری :

نظرات

user_image
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
۱۳۹۷/۰۶/۲۱ - ۰۰:۰۹:۱۱
▣ بیان ، این راز را پوشیده تر کرد『اقبال لاهوری』▣ بعضی کاستی ها ، از ضعف تو نیست از ناتوانی ابزارت است . 『؟』❉ گاهی آدم ها چیزی را می گویند تا یک چیزِ دیگر را نگویند . برای همین گاهی در جهانِ کنایه ها ، اشاره ها ، مجازها ، استعاره ها ، سکوت ها و ... در می غلتند تا شاید علاوه بر گریز از مستقیم گویی ، در را به روی جهان زیرین کلامشان گشوده نگه دارند . حسین دباغ ، در کتاب «مجاز در حقیقت ، ورود استعاره ها در علم» اذعان می دارد که استعاره صرفا نوعی ترفند و زینت زبانی نیست ، بلکه از ضروریات زبان است و همچنین به رشد و گسترش زبان مدد می رساند .❉ کسی مثل مولوی هم در دیوانِ شمس در لابه لایِ انبوهِ غزلیاتش باز از تنگنایِ زبان می نالد .❉ به قولِ اردشیر رستمی گاهی حتی نزدیک ترین افراد به آدم هم ، ناگفته هایِ بسیاری دارند . شاید اصلاً جهانِ واقعی ، جهانِ ناگفته هاست .❉ به هر روی ، «قال» ، همیشه آینه یِ خوبی برای نشان دادنِ «حال» نیست . کدکنی در کتابِ زبانِ شعر در نثر صوفیه آورده است که : گاهی در مقاماتِ فلان عارف می خوانیم که مریدی از او پرسشی کرد و شیخ «خاموش» ماند .این خاموشی و سکوت ، معانیِ زیادی را می تواند وارد ذهنِ مخاطب کند .❉ آیا سکوت ها و نگاه ها هم به اندازه ی کلمه ها آتش انگیزند ؟ آیا می توان سکوت ها و نگاه ها را هم در حوزه ی گفتارها سنجید و وارسی کرد ؟❉ نشود فاشِ کسی آن چه میانِ من و توست تا اشـــاراتِ نــظــر ، نامه رسانِ من و توست « هوشنگ ابتهاج» ▣ احمدآذرکمان . 4 اردیبهشت 96