اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۲۱۰ - به مبلغ اسلام در فرنگستان

۱

زمانه باز برافروخت آتش نمرود

که آشکار شود جوهر مسلمانی

۲

بیا که پرده ز داغ جگر بر اندازیم

که آفتاب جهانگیر شد ز عریانی

۳

هزار نکته زدی پیش دلبران فرنگ

گداختی صنمان را به علم برهانی

۴

خبر ز شهر سلیمی بده حجازی را

شرار شوق فشان در ضمیر تورانی

۵

ره عراق و خراسان زن ای مقام شناس

ببزم اعجمیان تازه کن غزل خوانی

۶

بسی گذشت که در انتظار زخمه وریست

چه نغمه ها که نه خون شد به ساز افغانی

۷

حدیث عشق به اهل هوس چه میگوئی

به چشم مور مکش سرمهٔ سلیمانی

تصاویر و صوت

نظرات