اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۲۲۰ - به این بهانه درین بزم محرمی جویم

۱

به این بهانه درین بزم محرمی جویم

غزل سرایم و پیغام آشنا گویم

۲

بخلوتی که سخن می شود حجاب آنجا

حدیث دل به زبان نگاه می گویم

۳

پی نظارهٔ روی تو می کنم پاکش

نگاه شوق به جوی سرشک می شویم

۴

چو غنچه گرچه به کارم گره زنند ولی

ز شوق جلوه گه آفتاب می رویم

۵

چو موج ساز وجودم ز سیل بی پرواست

گمان مبر که درین بحر ساحلی جویم

۶

میانه من و او ربط دیده و نظر است

که در نهایت دوری همیشه با اویم

۷

کشید نقش جهانی به پردهٔ چشمم

ز دست شعبده بازی اسیر جادویم

۸

درون گنبد در بسته اش نگنجیدم

من آسمان کهن را چو خار پهلویم

۹

به آشیان ننشینم ز لذت پرواز

گهی به شاخ گلم گاه بر لب جویم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سارا
۱۳۹۶/۰۵/۲۲ - ۲۱:۰۱:۲۰
به خلوتی که سخن میشود حجاب انجاحدیث دل به زبان نگاه میگویم