
اقبال لاهوری
بخش ۲۴۱ - این گنبد مینائی این پستی و بالائی
۱
این گنبد مینائی این پستی و بالائی
در شد بدل عاشق با این همه پهنائی
۲
اسرار ازل جوئی بر خود نظری وا کن
یکتائی و بسیاری پنهانی و پیدائی
۳
ای جان گرفتارم دیدی که محبت چیست
در سینه نیاسائی از دیده برون آئی
۴
برخیز که فروردین افروخت چراغ گل
برخیز و دمی بنشین با لالهٔ صحرائی
۵
عشق است و هزار افسون حسن است و هزار آئین
نی من بشمار آیم نی تو بشمار آئی
۶
صد ره بفلک بر شد صد ره بزمین در شد
خاقانی و فغفوری جمشیدی و دارائی
۷
هم با خود و هم با او هجران که وصالست این
ای عقل چه میگوئی ای عشق چه فرمائی
نظرات