اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۲۵۵ - عرب از سرشک خونم همه لاله‌زار بادا

۱

عرب از سرشک خونم همه لاله‌زار بادا

عجم رمیده بو را نفسم بهار بادا

۲

تپش است زندگانی تپش است جاودانی

همه ذره‌های خاکم دل بی‌قرار بادا

۳

نه به جاده‌ای قرارش نه به منزلی مقامش

دل من مسافر من که خداش یار بادا

۴

حذر از خرد که بندد همه نقش نامرادی

دل ما برد به سازی که گسسته تار بادا

۵

تو جوان خام سوزی ، سخنم تمام سوزی

غزلی که می‌سرایم به تو سازگار بادا

۶

چو به جان من درآیی دگر آرزو نبینی

مگر اینکه شبنم تو یم بی‌کنار بادا

۷

نشود نصیب جانت که دمی قرار گیرد

تب و تاب زندگانی به تو آشکار بادا

تصاویر و صوت

نظرات