
ایرانشان
بخش ۲۹۰ - نامه ی فریدون به کوش و فراخواندن ایرانیان را
۱
بفرمود تا نامه کردش دبیر
دبیری نویسنده ای یادگیر
۲
که برخواندم این نامه ی تو درست
درستی نمود آنچه گفتی نخست
۳
تو آن مردمان را نگهدار باش
ز دستان دشمن نگهدار باش
۴
سپاهی که با تو بیامد ز راه
سزد گر فرستی بدین بارگاه
۵
که با این سپه کایدر آمد فراز
به پیگار مهراج گردند باز
۶
همان هوشیاران دانش پرست
گسی کن به خوبی سوی ما فرست
۷
به نزد دبیران و گردان همان
یکی نامه فرمود بر ترجمان
۸
که یکسر به درگاه گردید باز
از آن پس که دیدید رنج دراز
۹
که پاداش رنج شما بر من است
که خسرو سر و لشکری چون تن است
۱۰
چو نامه به نزد بزرگان رسید
ز شادی گل از رویشان بشکفید
تصاویر و صوت

نظرات