جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۵۵۷

۱

بر عاشقان رویت چندین جفا نباشد

زین بیش جور کردن بر ما روا نباشد

۲

ما بر جفایت ای جان یکباره دل نهادیم

زان رو که دلبران را هرگز وفا نباشد

۳

عهدی که کرد با من بشکست همچو زلفش

کردن خلاف عهدش آیین ما نباشد

۴

خالی نگشت هرگز یاد تو از ضمیرم

وز دیده ام خیالت یک دم جدا نباشد

۵

هر شب من و خیالش در گفت و گوی هجریم

آری حکایت ما بی ماجرا نباشد

۶

ما کرده ایم جان را در کار مهر لیکن

آیین مهربانی رسم شما نباشد

۷

چشم جهان چو دریا گشت از فراق و دانم

گر پا نهد خیالش در دیده جا نباشد

تصاویر و صوت

نظرات