جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۶۵۶

۱

هزار یار نوت گر ندیم خواهد بود

نه چون محبّت یار قدیم خواهد بود

۲

رسید مژده به گوش دلم ز باد صبا

که بر من آن دل مسکین رحیم خواهد بود

۳

اگر نه لطف تو فریاد ما رسد جانا

رخی زرینم و اشکی چو سیم خواهد بود

۴

دلم ز درد فراقت به جان رسید مگر

غذای جان دهنی همچو میم خواهد بود

۵

قرار و صبر به یکباره از دلم بربود

قرار ما ز دو زلف چو جیم خواهد بود

۶

اگر عنایت او در جهان کند نظری

مرا ز دشمن بدگو چه بیم خواهد بود

۷

مگر که رحمت او دستگیر ما باشد

گنه ز بنده و عفو از کریم خواهد بود

۸

اگرچه دور شدی از نظر خیال رخت

درون دیده جان مستقیم خواهد بود

۹

مرا به روز فراقت که از جهان کم باد

سرشک دیده و آهم ندیم خواهد بود

تصاویر و صوت

نظرات