
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۷۸۲
۱
صبا با گل بگو از من دگر باز
به بستان آمدی با برگ و با ساز
۲
ربودی دل به دستان از بر ما
درآمد بلبل خوش گو به آواز
۳
به عشق روی گل سرو از چمنها
خرامیدند باری از سر ناز
۴
که تا گل سرو بیند سرو در گل
کند نرگس ثنای خویش آغاز
۵
گل خوش بو به سرو ناز می گفت
چه باشد کز درم آیی شبی باز
۶
جوابش داد سرو بوستانی
که گفتم با صبا بسیار ازین راز
۷
که تا آورد بویت سوی بستان
شدم از بوی جان بخشت سرافراز
۸
ز عشق رنگ و بویت در چمنها
درآمد بلبل جانم به پرواز
۹
گل و سرو چمن را نیست رونق
درین بستان جهان با خار می ساز
نظرات