جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۸۲۹

۱

ز مهرویان بود گویا وفا خوش

که نبود از نکورویان جفا خوش

۲

نسیم زلف یارم بود گویی

که من بویی شنیدم از صبا خوش

۳

طبیب دردمندانی و دانی

که بر دردم بود از تو دوا خوش

۴

غباری کز سر کوی تو خیزد

به چشم ما بود چون توتیا خوش

۵

به پیش ما خرام ای جان که باشد

قد سرو سهی در پیش ما خوش

۶

چه خوش باشد به روز وصل جانا

زمانی گر برآید یار ما خوش

۷

ز دست روز هجرانت بگردد

ز آب دیدهٔ ما آسیا خوش

۸

به خاک ره نشینم بر امیدت

سهی سرو منی از در، درآ خوش

۹

جهان از ظلمت هجران بفرسود

مه ده دچار من امشب برآ خوش

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۳۳

نظرات