جلال عضد

جلال عضد

شمارهٔ ۵

۱

گفتم: سر زلف تو بسی سرخورده است

گفتا: که بنه سرت گر اندر خورده است

۲

گفتم: روزی ز قامتت بر بخورم

گفتا: که ز سرو کی کسی برخورده است

تصاویر و صوت

نظرات