جیحون یزدی

جیحون یزدی

شمارهٔ ۳۲ - وله

۱

مرا تُرکی‌ست مشکین‌ موی و نسرین‌ بوی و سیمین‌بر

سُها لب، مشتری ‌غبغب، هلال ‌ابروی و مه‌پیکر

۲

چو گردد رام و گیرد جام و بخشد کام و تابد رخ

بود گل‌بیز و حالت‌خیز و سِحرانگیز و غارتگر

۳

دهانش تنگ و قلبش سنگ و صلحش جنگ و مهرش کین

به قد تیر و به مو قیر و به رخ شیر و به لب شکر

۴

چه بر ایوان چه در میدان چه با مستان چه در بُستان

نشیند ترش و گوید تلخ و آرد شور و سازد شر

۵

چو آید رقص و دزدد ساق و گردد دور نشناسم

ترنج از شست و شست از دست و دست از پا و پا از سر

۶

همانا طلعتش این خلعت پیروزی و پیشی

گرفت از حال و اقبال و جمال شاه، گردون‌فر

۷

غیاث المک و المله جم اختر ناصرالدوله

کز او نازد نگین و تخت و طوق و یاره و افسر

۸

ز تمکین و صفا و سطوت و عزمش سبق برده

هم از خاک و هم از آب و هم از آتش، هم از صرصر

۹

سمند و صارم و سهم و سنانش را گَهِ هیجا

سما بیدا، هنر شیدا، ظفر پیدا، خطر مضمر

۱۰

ایا شاهی که شد کف و بنان و سکه و نامت

پناه سیف و عون کلک و فخر سیم و ذخر زر

۱۱

پُر است از عزم و حَزم و رایت جیش تو کیهان را

ز پست و برز و فوق و تحت و شرق و غرب و بحر و بر

۱۲

فتد گاه تک خنگ قلل کوب تلل برت

پلنگ از پای و شیر از پی نهنگ از پوی و مرغ از پر

۱۳

یک از صد گونه اوصاف تو ننویسد کس ار گردد

مداد ابحار و کلک اشجار و هفتم آسمان دفتر

۱۴

بدزدد بال و ناف و مشک و ناخن از صهیل او

عقاب چرخ و گاو ارض و پیل مست و شیر نر

۱۵

شمارد پا و دست و سُمّ و ساق و ساعدش یکسان

پل و شَطّ و حصار و خندق و کهسار و خشک و تر

۱۶

نداند گرم و سرد و رعد و برق و آب و برف و نم

چه در تیر و چه در قوس و چه در آبان، چه در آذر

۱۷

الا تا فرق‌ها دارند نزد فکرتِ دانا

صور از ذات و حادث از قدیم اعراض از جوهر

۱۸

در و بام و سر و پای و رگ و چشم و دل خصمت

به کند و کوب و بند و چوب و تیر و ناخج و نشتر

تصاویر و صوت

دیوان کامل افصح المتکلمین آقا محمد یزدی (میرزا جیحون) چاپخانه برادران علمی - آقا محمد یزدی (میرزا جیحون) - تصویر ۸۵
دیوان جیحون یزدی به کوشش احمد کرمی - جیحون یزدی - تصویر ۹۹

نظرات

user_image
اویس دهاتی
۱۴۰۱/۱۲/۲۵ - ۱۶:۵۹:۳۷
سلام شعر عالی ، من نظیرش را ندیده بودم، ولی ای کاش بیت پنجم تمام می شد.
user_image
جاوید مدرس اول رافض
۱۴۰۲/۱۱/۰۴ - ۱۱:۰۶:۵۱
بازی استادانه با کلماتی زیبا و فربه ونقاشی با مضمون
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۲/۱۱/۱۵ - ۰۱:۰۸:۴۳
با سلام    ازفحوای این بیت وهمزمانی دوره حیات جناب جیحون یزدی بنظر میرسد که این شعر درمدح ناصرالدوله عبدالحمید میرزا فرمانفرما شاهزاده قجر نوه دختری ناصرالدین شاه قاجار(1256-1309قمری) حاکم کرمان وبلوچستان سروده شده است ولی با نگاه به زندگی وقساوت قلب ایشان، به شهادت تاریخ، دیگر نیاز به این همه تجلیل و تکریم از سوی شاعرنبوده چه بسا جبر زمانه باعث گشته الله اعلم ولیکن حاکمی که به کله کن شهره گشته  و حکایات نقل شده ازبیگاری مردم این خطه وساخت نیمه تمام باغ شازده ماهان واقع در شهر ماهان از توابع کرمان ،وهمچنین ظلم روا شده به قوم بلوچ در طی حکمرانی ایشان خود دلیل وشاهدی گویا  براستبداد وشقی بودن ایشان است داستان دستگیری حسین خان بلوچ  ومرگ رقت انگیز فرزند خردسالش در حبس ناصری در پی شورش آقا خان نوری (آخرین آقا خان فرقه اسماعیلیه در ایران) ومتعاقب آن مرگ پسر ناصرالدوله ووگوشه نشینی حاکم ودر انتها داستان مرگ خود وی ،بسیار تامل برانگیز است که شادروان  استاد  باستانی پاریزی در کتاب فرمانفرمای عالم به زیبایی آن را به رشته تحریر درآورده اند که به جهت عبرت روزگار خواندن آن خالی از لطف نیست. ولیکن توانایی جناب جیحون یزدی در سرودن این شعر وبازی با کلمات قابل تقدیر است .    شاد باشید 
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۲/۱۱/۱۵ - ۰۶:۲۱:۱۹
سلام   در بیت دهم ذخرزر به چه معناست بنظر ذخیره کردن طلاست  ممنونم 
user_image
علیرضا پورعباس
۱۴۰۳/۰۴/۲۶ - ۰۴:۴۵:۰۷
از کلمات اصیل و ثقیل فارسی استفاده شده در شعر جیحون یزدی بهمین جهت دلنشین است