جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۲۶۵

۱

سوختن شمع شبستان زمن آموخته است

گل ز رخسار تو افروختن آموخته است

۲

در هوای تو سبک سیرتر از بوی گلی م

به غریبی دل ما در وطن آموخته است

۳

بر زمین ساغر سرشار به کف غلطیدن

مست لایعقل من از چمن آموخته است

۴

نیست بی فایده در پیش تو استادن سرو

از تو دامن به میان برزدن آموخته است

۵

پیش از ایجاد جهان بی سر و پا می گشتیم

آسمان بیهوده گردی ز من آموخته است

۶

‏ بی تکلف ز شکر ریزی صائب جویا

طوطی نطق تو طرز سخن آموخته است

تصاویر و صوت

نظرات