
جویای تبریزی
شمارهٔ ۶
۱
ای به قربان تو گردند کمان ابروها
گردش چشم تو تعلیم رم آهوها
۲
تا به کی در نظرت جلوهٔ صورت باشد
حسن معنی نگر از آینهٔ زانوها
۳
پرتو افکن بود از مهر رخت بسکه دلم
استخوان همچو مه نو شده در پهلوها
۴
حلقهٔ چشم تو دام ره خوبان باشد
سر نپیچند ز حکم نگهت آهوها
۵
بحر عشق است میندیش که دارد جویا
موج سان همت دل تقویت بازوها
نظرات