جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۶۷۶

۱

چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید

سرانگشت طبیب از جستن نبضم نیاساید

۲

برای ما و خود در فکر خودسازی نمی افتد

مگر خودرای من بهر خدا خود را بیاراید

۳

به اغوای طمع هر کس شود آبستن مردم

حذر از صحبتش اولاست کز وی فتنه ها زاید

۴

نیارد مصقل ماه نوش از تیرگی بیرون

چنین گر از دلم آن تیغ ابرو زنگ برباید

۵

نشاید غیر یاد وصل او دیگر تمنایی

لبش جویا به کام دل مکیدن باید و شاید

تصاویر و صوت

کلیات جویا تبریزی - با مقابله دو نسخه خطی قدیمی و تصحیح و مقدمه و شرح حال به کوشش دکتر محمد باقر، دانشگاه پنجاب، 1337 - میرزا داراب بیگ جویا (جویا تبریزی) - تصویر ۷۳۷

نظرات