کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۱۰۹

۱

من چو بچۀ مهر تو بشکستم

وز دست غم تو بی وفا جستم

۲

فارغ شدم و زبان بد گویان

بر خود چو در وصال تو بستم

۳

از آمدنت طمع چو ببریدم

از محنت انتظار وارستم

۴

گر دست بشستم از تو جایش بود

کز دست تو خون بخون بسی شستم

۵

صد بار مرا شکست عهد تو

من عهد تو هیچ بار نشکتم

۶

سر رشتۀ جور و ناز بگسستی

من نیز امید از تو بگسستم

۷

هستت دگری بجای من، آری

شک نیست که من بجای آن هستم

۸

لختی بدویدم از قفای تو

چون مانده شدم ز پای بنشستم

۹

گر با سر مهر تو شوم دیگر

شاید که نهی نگار بر دستم

تصاویر و صوت

نظرات