کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۲۳

۱

بیمار فراق تو بحالیست

در دور تو عافیت محالیست

۲

در عهد تو کس نشان ندادست

کآسود کیست پا وصالیست

۳

بر چهرۀ روزهای گیتی

روز من تیره روز، خالیست

۴

رخ چون که و دل ز عشق جو جو

هر عاشقی از تو در جوالیست

۵

در خشم شوی ز هر چه گویم

ای دوست، مرا ز تو سوالیست

۶

بابنده چنینی یا ترا خود

ز افسانۀ عاشقان ملالیست؟

۷

از گردش چرخ هر زمانم

بر دست غم تو گوشمالیست

۸

مه گفت: من و رخ تو، آری

اندر سر هر کسی خیالیست

۹

می بر بندی به زر میان را

با انکه چو من ضعیف حالیست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
عین. ح
۱۴۰۰/۰۱/۲۸ - ۱۶:۵۴:۳۹
مصراع دوم این بیت نادرست است: در عهد تو کس نشان ندادست/کآسود کیست پا وصالیست. احتمالا باید چنین باشد: کآسودگی‌ایست، یا وصالیست