
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۶۵
۱
سوز عشقت جگر همی سوزد
تاب رویت نظر همی سوزد
۲
تو چه دانی ؟که آتش رخ تو
نظر اندر بصر همی سوزد
۳
هر چه از دیده بیش ریزم آب
دل مسکین بتر همی سوزد
۴
آنچنان سوخته جگر شده ام
که دلم بر جگر همی سوزد
۵
غم تو هر چه یابد از دل و جان
همه در یکدگر همی سوزد
۶
همچو شمعی در آب دیده دلم
هر شبی تا سحر همی سوزد
تصاویر و صوت

نظرات