
افسر کرمانی
شمارهٔ ۵۰
۱
خرم دلی که کشته تیغ جفای توست
خرم تر آن که زنده مهر و وفای توست
۲
اینک دلی شکسته و جانی گداخته،
از ما اگر قبول کنی، از برای توست
۳
دل را که بر هوای بزرگی و فرّ و جاه
پرداختم ز غیر، که این خانه جای توست
۴
حور و قصور و جنت و تسنیم و سلسبیل
در نزد عارفان، همه عکس بقای توست
۵
وصف شمایل تو نیارم نوشت و خواند
آنجا که انتهاست، همان ابتدای توست
نظرات
بردیا