خاقانی

خاقانی

شمارهٔ ۵۹ - در رثاء خانوادهٔ خود

۱

دردا که دل نماند و بر او نام درد ماند

وز یار یادگار دلم یاد کرد ماند

۲

بر شاخ عمر برق گذشت و خزان رسید

یک نیمه زو سیاه و دگر نیمه زرد ماند

۳

بر نخل بخت و گلبن امیدم ای دریغ

خار بلا بماند، نه خرما نه ورد ماند

۴

عمرم بشد به پای شب و روز و غم گذاشت

موکب دو اسبه رفت و همه راه‌گرد ماند

۵

دل نقشی از مراد چو موم از نگین گرفت

یک لحظه جفت بود و همه عمر فرد ماند

۶

گردون نبرد ساخت به خون‌ریز با دلم

در دیده خون دل ز نشان نبرد ماند

۷

خاقانیا چه ماند تو را کاندهش خوری؟

کانده دلت بخورد و جگر نیم خورد ماند

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۶۶۴
دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۳۹۸
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۱۱۹

نظرات