
خاقانی
غزل شمارهٔ ۱۳۰
۱
می وقت صبوح راوقی باید
وان می به خمار عاشقی باید
۲
چون مرغ قنینه زد صلای می
با پیر مغان موافقی باید
۳
تا زهد تکلفیت برخیزد
بر ناصیه داغ فاسقی باید
۴
در پیش خسان اگر نهی خوانی
هم بینمک منافقی باید
۵
همچون محکت چو چهره بخراشند
بر چهره نشان صادقی باید
۶
در هر کنجی است تازه عذرائی
اما نظر تو وامقی باید
۷
چون کار به کعبتین عشق افتد
شش پنج زنش حقایقی باید
تصاویر و صوت

نظرات