خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۳۹

۱

آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد

سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد

۲

زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند

لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد

۳

ناله کنان می‌دوم سنگ به بر در، چو آب

کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد

۴

جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است

دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد

۵

رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم

دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد

۶

دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان

خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد

۷

عشق برون آورد مهره ز دندان مار

آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد

۸

گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند

آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۳۸۵
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۸۲
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۶۷۳

نظرات