
خاقانی
غزل شمارهٔ ۸۷
۱
طریق عشق رهبر برنتابد
جفای دوست داور برنتابد
۲
به عیاری توان رفتن ره عشق
که این ره دامن تر برنتابد
۳
هوا چون شحنه شد بر عالم دل
خراج از عقل کمتر برنتابد
۴
سری را کاگهی دادند ازین سر
گرانباری افسر برنتابد
۵
سر معشوق داری سر درانداز
که عاشق زحمت سر برنتابد
۶
به وام از عشق جانی چند برگیر
که یک جان ناز دلبر برنتابد
۷
ز کوی عشق خاقانی برون شو
که او یار قلندر بر نتابد
تصاویر و صوت

نظرات