
خاقانی
شمارهٔ ۱۵۶
۱
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز
کان حرص کآب رخ برد آهنگ جان کند
۲
آدم ز حرص گندم نان ناشده چه دید
با آدمی مطالبهٔ نان همان کند
۳
بس مور کو به بردن نان ریزهای ز راه
پی سودهٔ سان شود و جان زیان کند
۴
آن طفل بین که ماهیکان چون کند شکار
بر سوزن خمیده چو یک پاره نان کند
۵
از آدمی چه طرفه که ماهی در آب نیز
جان را ز حرص در سر کار دهان کند
نظرات
عین. ح