خاقانی

خاقانی

شمارهٔ ۳۰۵ - خاقانی برای دوستی اسب و این شعر را فرستاد

۱

زهی عقد فرهنگیان را میانه

میان پیشت اصحاب فرهنگ بسته

۲

علی رغم خورشید دست ضمیرت

حلی بر جبین شباهنگ بسته

۳

چنان جادوی بخل را بسته جودت

که جادو زبان را به نیرنگ بسته

۴

کفت عیسی‌آسا به اعجاز همت

تب آز را پیش از آهنگ بسته

۵

دلت گوهر راز حق راست حقه

درون بس فراخ و سرش تنگ بسته

۶

سراید نوای مدیح تو زهره

ببین گیسوی زلف در چنگ بسته

۷

فلک چنگ پشت است و ساعات رگ‌ها

که رگ بیست‌وچار است بر چنگ بسته

۸

فرستادمت اسب و دستار و جبه

ز مه طوق بر اسب شب‌رنگ بسته

۹

سپید است دستار لیکن مذهب

سیاه است جبه ولی رنگ بسته

۱۰

به دستار و جبه خجل سارم از تو

در عفو مگذار چون سنگ بسته

۱۱

مسیح آیتی من سلیمانت کردم

که بادی فرستادمت تنگ بسته

تصاویر و صوت

نظرات