خاقانی

خاقانی

شمارهٔ ۳۱۷

۱

گر به دل آزاد بودمی چه غمستی

عقدهٔ سودا گشودمی چه غمستی

۲

غم همه ز آن است کاشنای نیازم

گر نه نیاز آزمودمی چه غمستی

۳

گر به مشامی که بوی آز شنودم

بوی قناعت شنودمی چه غمستی

۴

تخم ادب کاشتم دریغ درودم

گر بر دولت درودمی چه غمستی

۵

این که خرد را در ملوک نمودم

گر در عزلت نمودمی چه غمستی

۶

بد گهران را ستودم از گهر طبع

گر گهری را ستودمی چه غمستی

۷

سرمهٔ عیسی که خاک چشم حواری است

گر جهت خر نسودمی چه غمستی

۸

گر ز پی ساز کار در الف آز

سین سلامت فزودمی چه غمستی

۹

لاف پلنگی زنم و گرنه چو گربه

لقمهٔ دونان ربودمی چه غمستی

۱۰

بخت غنود و به درد دل نغنودم

گر به فراقت غنودمی چه غمستی

۱۱

گفتی خاقانیا به شاهد و می‌کوش

گر من ازین دست بودمی چه غمستی

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۲۶۷

نظرات