خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

غزل شماره ۲۳

۱

جانا بیا که بی تو جهان جمله واله شد

بس دل ز داغ نرگس مستت گلاله شد

۲

آماده است بزم به امید مقدمت

قد چنگ و اشک تار و دوچشمم پیاله شد

۳

در در طفلیت تملک دلها وظیفه بود

بی حجت و کنون خط سبزت قباله شد

۴

بودم امید بوسه ای از لب چشم تو

آن را به چاه غبغبت از وی حواله شد

تصاویر و صوت

نظرات