
خالد نقشبندی
قطعه شماره ۲۶ (هنگام اقامت در دهلی به یاد وطن سروده است)
۱
خون شد دلم، نسیم صبا غمگسار شد
بر دشت شهرزور، دمی رهگذار شو
۲
رفت آنکه ما به عیش در آن بوم بگذریم
زینهار تو وکیل من دل فگار شو
۳
می بوس خاک آن چمن و بعد از آن روان
نزدیک بارگاه بت پرده دار شو
۴
واکن به صد هزار ادب بند برقعش
حیران نقش خامه پروردگار شو
۵
بگشا چو غنچه کوی گریبان کرته اش
محو صفای سینه آن گلعذار شو
۶
تاری ز چین طره اش از لطف باز کن
گو سرچنار را که تورشک تتار شو
۷
غم بر دلم نشست چو گردون ز داغ هجر
ای چشمه سار چشم تو هم سر چنار شو
۸
بی کاری است کار جهان و جهانیان
بگریز خالد از همه و مردکار شو
نظرات