خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۱۰۴

۱

این اهل قبور خاک گشتند و غبار

هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار

۲

آه این چه شراب است که تا روز شمار

بیخود شده و بی‌خبرند از همه کار

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 55
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۵/۱۰/۰۹ - ۱۶:۰۷:۵۲
هر ذره و هر ذره گرفتند کنارشاید معنی شعر این باشد :مردگان فاسد شدند و ذرات آنها از هم جدا شدآه این چه شراب است منظور این چه مستی است که همه را درگیر کرده و تا روز رستاخیز بیخود شده ( از خود ناآگاهند ) و بی خبر از همه کار هستند
user_image
انسیه افشاری
۱۳۹۸/۰۵/۰۱ - ۱۵:۱۹:۲۸
سلام جناب شهابفکر نمیکنم شما در جایگاهی باشید که تعیین کنید چه کسی چه اثری رو بخونه یا چه فرد یا عقایدی رو دنبال کنه یا نکنه!و سوالی که از خدمتتون داشتم میشه بگید از نظر شما منظور از روز شمار در این رباعی چیه؟
user_image
حسین ش
۱۳۹۸/۱۱/۱۰ - ۱۸:۴۰:۳۳
با در نظر گرفتن اعتقادات فلسفی؍ مذهبی و علمی خیام من این شعر را چنین معنی میکنم. بیت اول میگوید تمام کسانی که مرده اند و در قبرستان ها هستند تمام اجزا بدنشان ذره ذره از هم جدا شده و به خاک و غبار تبدیل گشته اند. در بیت دوم منظور خیام از شراب سحر و جادوی صحبتها و دستورهای مذهبی است و او میگوید حرفهای مذهبی تا روز مرگ انسانها را بی خرد و بیخود (نادان) از همه چیز نگه میدارد.
user_image
شمس
۱۳۹۸/۱۱/۱۵ - ۰۲:۰۵:۱۸
درود جناب حسینبنظرم منظور شاعر در بیت دوم خیلی روشن است. چنانکه در بیت اول توصیف می کند که مردگان همه اش خاک و غبار گشتند و در بیت دوم، با تعجب و با نوعی تجاهل عارفانه می پرسد که این شراب مرگ چی شرابی است که این همه آدم را شبیه ذرات دیگر خاک و غبار، تا روز محشر بیخود و بی خبر از همه عالم انداخته است.
user_image
بی نام
۱۳۹۹/۰۱/۱۹ - ۰۰:۱۴:۳۵
نمیدونم چرا بعضیا در هر شرایطی میخوان با دین ستیزی خودشون رو انسان فرهیخته نشون بدن در صورتی بیشتر اونها دانش کافی ندارن. کاری به تفکر و اعتقادات خیام هم ندارم فقط معنی و مفهوم این رباعی رو میگم: بیت اول : انسان های دفن شده در مقبره ها تبدیل به خاک و غبار شدن و در حقیقت همگی ذره ذره شدن و از بین رفتن و هیچ اثری از اونها نمونده.اما گیر همه بیت دوم هست مسئله شراب خیلی پیچیده است که از حوصله اینجا خارجه اما بصورت کلی منظور از «شراب» جدا کردن عقل حسابگر از انسان است.( بحثش مفصله) اما مشکل شراب اینه که بعد از مدتی اثرش (مستی) از بین میره و دوباره عقل حساب گر که مزاحم عشق هست فعال میشه. خیام سوال میپرسه این مردگان چه شرابی خورده اند که تا روز رستاخیز که دوباره ذره هاشون به هم پیوند میخوره مست و بیخود و بی خیال شده اند و دنبال سود وسودای دنیا و آخرت نیستن! در حقیقت افسوس میخوره و خواستار همچین شرابی هست که تا روز حسابرسی به هوش نیاد.البته سعدی این شراب رو پیدا کرده اونجا که گفته : نماز شام قیامت به هوش باز آیدکسی که خورده بود می ز بامداد الستبا تشکر
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۹/۰۲/۱۸ - ۰۸:۰۸:۳۸
جای بحث ندارد: خیام در رباعیات بسیاری اظهار نظر در باب مفاهیمی مانند معاد را که در ورای شناخت خردمندانه و حسی است کاری عبت می داندو مشیی ندامگرایانه را در باب آنها اتخاذ می کند. حال حتی اگر این رباعی را واقعا از شخص خیام هم بدانیم نه یک صوفی، باز هم در اصل قضیه فرقی نمی کند. از رباعیات متواتر خیام مشخص است که او با تکیه بر خرد خود باوری در باب معاد ندارد و در اینجا نیز می توانسته برای راست آمدن قافیه یا وزن شعر یا صرفا برای اشاره به باوری عمومی مصرع سوم را سروده باشد.
user_image
Sd bvt
۱۴۰۰/۰۱/۱۳ - ۱۵:۰۲:۱۳
داره میگه مردگان خاک و غبار و دود شدند رفتند هوااونوقت شما تا ابد با این شرابتون مست این باشید که دارند تو جهانی دیگر سیر می‌کنند
user_image
احمد نیکو
۱۴۰۱/۰۵/۰۳ - ۱۵:۲۹:۰۰
ای اهل قبور خاک گشتید و غبار هر ذره زهر ذره گرفتید فرار این خود چه سرای است که تا روز شمار بی خود شدهاید و بیخبر از همه کار رباعی شماره 42 از عطار (مختارنامه) باب 24
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۱/۱۱/۱۰ - ۰۸:۵۶:۲۳
سلام بر عزیزان یاران همه رفته اند بی میل و رضا از جوی قدر چو قطره با سیل قضا  چون نیست ره گریز زین سیل فنا  خوش باش و مخور حسرت ایام مضی  تشکر از توجه دوستان.
user_image
ابوتراب. عبودی
۱۴۰۱/۱۲/۰۱ - ۱۸:۰۷:۱۳
باسلام و عرض ادب محضر فرهیختگان ارجمند   شد موسم فرودین و ایام بهار ساقی قدحی زان می ِ دوشینه بیار امروز که زنده ای بنوشان و بنوش فردا چو رسد خزان بـُـوَد آخر ِ کار   ،با احترام چاپ دوم دیوان ابوتراب عبودی