خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۱۶۳

۱

ای کاش که جای آرمیدن بودی

یا این ره دور را رسیدن بودی

۲

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک

چون سبزه امید بر دمیدن بودی

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 74
زهرا بهمنی :
داوود ملک زاده :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
جعفر
۱۳۸۹/۰۴/۰۳ - ۰۷:۰۹:۵۳
بنظرم بیت دوم باید "یا از پس صد هزار سال از دل خاک" باشد
پاسخ: با تشکر، نقل نسخهٔ فروغی همین است (کاش).
user_image
سعید بن مصطفی
۱۳۹۱/۱۲/۱۱ - ۰۵:۱۵:۴۳
این شعر در اوج فشار و دلزدگی از بی وفایی دنیا میتونه شرح حال هر کس باشه.واضحه که جای آرمیدن منظور دنیا است و مصرع دوم از بیت اول اشاره به این داره که کاشکی میتونستیم به یه اجماعی از کار این زمانه و چیستی این دنیا برسیم.بیت دوم اشاره به این داره که کاشکی با صبر کردن حتی طولانی مدت، این دنیا اندکی مارو نوازش میکرد؛که همونطور که اول گفتم فضای بسیار تاریکی رو ترسیم میکنه.موفق و موید
user_image
محمد از اهواز
۱۳۹۳/۰۸/۰۲ - ۲۲:۲۴:۴۲
برای جمیع کشته شدگان طلب آمرزش میکنم
user_image
خسرو
۱۳۹۳/۰۸/۱۳ - ۱۷:۲۵:۴۳
خیلی این شعر زیباست
user_image
ناشناس ترین تر تر ناشناس‌ها
۱۳۹۴/۰۶/۱۰ - ۱۵:۴۵:۰۸
عجب کشت و کشتاریه! ناشناس‌ها نسل همدیگرو منقرض نکنید
user_image
احتشامی
۱۳۹۴/۰۶/۱۰ - ۱۵:۵۴:۴۵
سعید بن مصطفی@ البته به نظر من هم مصرع اول نشان از دلزدگی از هرج و مرج دنیا هست ولی مصرع دوم یکجور درخواست پایان زندگی از خداست وقتی *یا* رو در اول مصرع دوم میاره در تقابل و تضاد با محتوای مصرع اول مصرع دوم سروده میشه به عبارتی خیام میگه اگر در دنیا به آرامش نرسیم ای کاش که زودتر این عمر(ره دور) به پایان برسه. موید این نظر مصراع سوم و چهارم هست که خیام آرزوی زندگی دوباره در این جهان رو بعد از مرگ میکنه و میگه ایکاش بعد از اینکه از دست این زندگی فعلی رها شدم در زندگی دوباره به دلخواه خودم برسم
user_image
حاشیه
۱۳۹۴/۱۰/۰۹ - ۱۷:۲۹:۲۹
از سال 89 تا 91 عجب بکش بکشی بوده اینجا :-P :-)
user_image
حامد
۱۳۹۴/۱۱/۰۶ - ۰۹:۰۳:۱۵
بسیار زیباست این شعردر مصرع اول خیام میگه که ای کاش در این دنیا هیچ وقت از اول حضور پیدا نکرده بودیم و همیشه در خواب عدم و بی خبری فروخفته بودیم .در مصرع دوم میگه که حالا که به این دنیا پا گذاشتیم اقلا ای کاش این اومدنمون معنی و سرانجامی داشت .در بیت دوم هم آرزو می کنه که حالا که از عدم به این مهمانی (زندگی) در دنیا دعوت شده ایم و این مهمانی هیچ غایتی هم نداره ، حداقل ای کاش بعد از پایان این مهانی باز هم امید داشتیم یک بار دیگه به اون دعوت بشیم حتی شده بعد از صد هزار سال .
user_image
;اکرم افضلی
۱۳۹۵/۰۵/۰۷ - ۰۳:۳۲:۰۰
شعر ی از فریدون مشیری در جواب این ابیات خیام برگ درخت و زمین را نگاه کن این برگ خاک می شود و این خاک باز ،برگما پاره ای از جان جهانیم،،بی گمانبودیم در تار و پود آنهستیم بعد از این همراه او رواندر تنگنای خاک اگر چهاین پاره ها زهم می پراکندهر پاره زندگی بی مرگ خویش را آغاز می کند تا باز ،کی ،کجاده ،ضد، هزار سال دگر با کدام برگدر پیکر کدام گیاه از کدام دشتیک صبحدم جوانه زنان سر برآوردبار دگر به چهره خورشید بنگرد
user_image
ناشناسِ آخر
۱۳۹۵/۱۰/۲۱ - ۱۸:۵۵:۱۹
استاد محمدرضا شجریان نیز این دو بیتی رو در آلبوم رباعیات خیام همراه با دکلمه شاملو اجرا کردن
user_image
حقیر
۱۳۹۶/۰۱/۱۰ - ۰۶:۲۲:۰۱
من به دنیا آمده ام که اشتباهات پدرانم را تکرار نکنمحتی اگر بتوانمتنها و تنها یکی از آنها را آنگاه دنیا روز به روز به بهشت نزدیکتر می شود
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۶/۰۶/۲۶ - ۰۰:۳۴:۱۹
شعری که خانم افضلی از فریدون مشیری ذکر کردند دقیقا دارد به دیدگاه "تناسخ‌گونه" خیام اشاره می‌کند که تجدید پیکره‌های انسان را در قالب کوزه بارها و بارها در اشعار خود گوشزد کرده‌است. شاید در یک مضمون به قطعیت بشود گفت که خیام سراینده رباعیات بوده، و آن اشعار "کوزه‌نامه‌ای" است که رجعت انسان را از خاک در قالب کوزه‌ها یا گیاه و نبات بی‌جان همراه با نگاهی تراژیک ترسیم می‌کند درباره این رباعی فکر می‌کنم خیام در بیت پایانی دارد نوعی کنایه را بکار می‌گیرد: یعنی همین لفظ "ای کاش" نوعی "لحن بعید" از خواسته شاعر است. از سایر رباعیات معتبر می‌شود فهمید که خیام امید چندانی به زنده شدن دوباره مردگان ندارد، اما باز با نگاهی تراژیک گویی آرزویی محال را که قصه همان "کاش را کاشتیم در نیامد" خودمان هست با اندوهی بشری بیان می‌کند در کل شاعر در دو بیت به صورتی موجز سرنوشت اندوه‌ناک بشر و سیر تراژیک زندگی یک انسان مرگ‌اندیش را که به عمق هستی و نیستی پی برده به تصویر می‌کشد. این رباعی داستان خیلی از آدم‌ها و جدال‌های درونی‌شان برای غلبه بر حس "پوچی" در تمام عمر را روایت می‌کندمن ظاهر نیستی و هستی دانممن باطن هر فراز و پستی دانمبا این هـمه از دانش خود شرمم بادگـر مرتبه ای ورای مستی دانم
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۷/۰۹/۲۰ - ۰۱:۰۲:۱۸
این «کاش» هایی که در این رباعی گفته می شود همه در مقام نفی و امید محال است. چون در مصرع اول هم درباره آرمیدن و رسیدن راه دراز آرزو می کند و کاش می گوید و در مقام نفی و امید محال می گوید همان طور که در جهان آرامش و راحتی بود بعد آن هم حتما خواهد بود!این از اساس در ادامه همان تفکری است که در بسیاری از رباعی ها می گوید چرا باید خلق کرد و از بین برد تا بعدا دوباره برگرداند؟!دارنده چو ترکیب طبایع آراستاز بهر چه او فکندش اندر کم و کاستگر نیک آمد شکستن از بهر چه بودورنیک نیامد این صور عیب کراست
user_image
ساکت
۱۳۹۸/۰۵/۱۵ - ۰۴:۲۴:۱۵
خیام در مصرع اول تمنای آرامش در جهانی که انواع بیماری و اقسام خطر آدمی را تهدید میکند دارد و در مصرع دوم این تمنا را مطرح کرده که ای کاش امیدی به پایان این رنجها در آینده وجود داشت. بیت دوم تأکیدی بر همین مضمون است چرا که میگوید ای کاش پس از مرگ یک زندگی دوباره وجود داشت و پس از صد هزار سال مانند یک سبزه از خاک برمیخاستیم. واضح است که مطلب اخیر به زندگی پس از مرگ که مدعای ادیان است با تردید نگریسته و با یأس از آن سخن گفته است.
user_image
شیرالی
۱۳۹۹/۰۴/۲۰ - ۱۷:۰۴:۱۵
این شعر حکایت از بی ایمانی به معاد دارد و البته منسوب به حکیم عمر خیام است اما سروده ایشان نیست.
user_image
Shahram
۱۳۹۹/۰۴/۳۱ - ۱۲:۴۸:۵۱
این مقام نفی و انکار است یعنی هیچکدام از ارزوهای ذکر شده رخ نخواهد داد. خیام بنیانگذار نیهیلیسم در شرق است. نیچه فرزند معنوی خیام در غرب است.
user_image
Asi
۱۳۹۹/۰۷/۱۲ - ۰۷:۲۹:۵۷
میگه کاش این دنیا جای آرامش بود یا حداقل این مسیر پر از زجر پایانی داشتولی حالا که نمیشه آروم گرفت و این راه سخت تموم نمیشهکاش حداقل پس از سالها مثل یه جوونه به همین پوچی و سختی برگردیم
user_image
جعفر عسکری
۱۳۹۹/۰۸/۱۱ - ۱۱:۴۸:۰۵
سلام.این رباعی از خیام نیست
user_image
شاهین
۱۳۹۹/۰۸/۳۰ - ۱۵:۳۳:۳۱
به نظر من خیام این شعر را در حسرت فقدان عزیز از دست رفته ای سروده
user_image
آرش
۱۳۹۹/۱۰/۲۱ - ۰۷:۴۳:۴۷
میتوان به این صورت هم خواند:کاش که جای آرمیدن، بودییا این ره دور را رسیدن بودیمیشه برداشت کرد: ای کاش به جای اینکه آرام بگیری (رفتن از این دنیا) میبودی.
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۱۰/۲۱ - ۰۸:۱۰:۰۷
گرامی آرش اگر بخوانیم :کاش که جای آرمیدن، بودیمصرع شکسته می شود و هم وزن با باقی رباعی نیست. و هم اینکه بیت از وزنِ رباعی خارج می شود.ای کاش که جای آرمیدن، بودیدرست است.
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۳/۰۶/۲۹ - ۰۳:۳۱:۰۵
سلام بر یاران عزیز  دنیا که نه جای آرمیدن باشد  نه جای بکام دل رسیدن باشد  افسوس چرا برای رفتن؟ شاید  رفتن به ازین رنج کشیدن باشد  سپاس از همه همراهان.