خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۶۴

۱

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

نی نام ز ما و نی‌ نشان خواهد بود

۲

زین پیش نبودیم و نَبُد هیچ خِلَل

زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 40
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
دوست
۱۳۸۷/۰۲/۱۹ - ۱۹:۴۲:۰۵
به نظر می اید که حرف "ی" در سرچ ها درست عمل نمی کنه. من بس که جهان رو سرچ کردم و این کاراکتر رو ... توی سرچ نشون می داد.
user_image
دوست
۱۳۸۷/۰۲/۱۹ - ۱۹:۴۳:۰۱
"&nbsp" به نظر کاراکتر رو نمی تونم توی حاشیه نشون بدم خودتون سرچ کنید متوجه می شید.
user_image
علی
۱۳۹۵/۱۲/۲۸ - ۱۸:۱۲:۵۸
ای کاش الان هم بودی خیام جان رفیق فاب خودم میشدی
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۱/۱۴ - ۰۸:۰۳:۵۰
این رباعی برای مبتلایان به خودشاخ پنداری سروده شده است!(:
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۱/۱۶ - ۰۸:۳۹:۳۶
یکی مرغ بر کوه بنشست و خاستبرآن که چه افزود و زان که چه کاست؟من آن مرغم و این جهان کوه منچو رفتم جهان را چه اندوه من؟
user_image
گمنام-۱
۱۳۹۶/۰۱/۱۶ - ۱۵:۵۹:۲۶
نبود " خود شاخ پنداران " البته غیمت است، اما حکیم بسیار فروتنی کرده است ، جهان پس از خیام نه همان است که پیش ازو بود
user_image
حسین
۱۳۹۷/۰۱/۰۱ - ۰۷:۳۳:۱۶
زان پس چو نباشیم همان خواهد بود
user_image
ساکت
۱۳۹۸/۰۵/۲۱ - ۲۱:۲۲:۱۲
میلیاردها سال قبل از ما و بدون حضور ما زمین به وجود آمد و آهسته و پیوسته انواع و اقسام گیاهان و جانوران را در دامن خود پرورش داد و به وجود آورد، اکنون نیز اگر حادثه‌ای کیهانی رخ ندهد، میلیاردها سال دیگر، بدون این که از ما نامی و نشانی بر جای مانده باشد به کار خود ادامه خواهد داد، پس همانگونه که بدون ما به وجود آمد، نبود ما نیز خللی در کار او به وجود نخواهد آورد.
user_image
سحر
۱۳۹۹/۰۲/۲۹ - ۲۲:۰۲:۴۴
تو محیط اداری این رو کامل حس می کنید، وقتی همه کارها رو روی شما می ریزن بعد می خواهید جابه جا بشید، میگن نه این کارها رو کی انجام بده و بعد از اونجا که رفتید بالاخره اون کارها انجام می شه....شاید به اون کیفیت نباشه ولی بالاخره انجام میشهپس نگید خودشاخ پنداریه...
user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۹/۰۹/۲۳ - ۱۶:۴۷:۴۸
شکل درست رباعی : ای بس که نباشیم و جهان خواهد بودنی نام ز ما و نی‌نشان خواهد بودزان پیش نبودیم و نبد هیچ خللزین پس چو نباشیم همان خواهد بود
user_image
ادیبان
۱۳۹۹/۱۱/۲۴ - ۱۲:۲۳:۴۰
درود در پخش فایل صوتی، نی درست است یا نِی؟! سپاس
user_image
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
۱۴۰۰/۰۱/۰۸ - ۰۶:۳۴:۲۸
  " نام و نشان " اِی بَس که نباشیم و جهان خواهد بودنی نام زِ ما و نی نِشان خواهد بود زین پیش نبودیم و نَبُد هیچ خِلَلزین پس چو نباشیم همان خواهد بود - اِی: شبه جمله ای است برای اظهار انزجار یا نارضایتی - بَس: بسیار، فراوان- نی: نه- نام: یاد و خاطره، آوازه- نِشان: رد، اثرِ بودنِ ما در این دنیا- خِلَل: کاستی، تباهی، نقص برداشت آزاد:این روزگارِ بی وفا پس از مرگِ ما ، سالیانِ سال ادامه خواهد یافت و این درحالیست که هیچ اثری از بودنِ ما که به این دنیا این چنین سخت دل بسته بودیم، نخواهد بود. پیش از اینکه به دنیا بیائیم روزگار سِیرِ و گردشِ خود را بی هیچ کم و کاستی انجام می داده و پس از مرگِ ما نیز همین گونه خواهد بود. بنابراین بود و نبودِ ما برایِ روزگار هیچ تفاوتی نداشته و دل بستن بدان جز پشیمانی و زیان چیز دیگری در پی نخواهد داشت. در حقیقت دنیا چون کاروانسرایی است که یک مدت به اینجا آمده ایم که تجربیات مختلف را بدست آورده و سردی و گرمی روزگار را بچشیم و پخته شده و دستِ پُر از اینجا برویم نه اینکه حسِ تَملک کاروانسرا را داشته و به آن دل ببندیم. بیا که قصرِاَمَل سخت سست بنیاد استبیار باده که بنیادِ عمر بر باد است مَجو درستی عهد از جهانِ سست نهادکه این عجوز عروسِ هزار داماد است نشانِ عهد و وفا نیست در تَبسّمِ گُلبِنال بلبلِ بی دل که جایِ فریادست دیوان حافظ » غزل 37 - قصرِاَمَل: کاخِ آرزوهایِ دور و درازی که انسان برایِ خود می سازد و حاضر است برای ساختنِ این کاخ موهومی و پوشالی از زمان حالِ خود و شادمانی کردنِ آن صرفنظر کند، در واقع نقد حقیقی را به نسیه خیالی می دهد!- سخت سست بنیاد: بسیار سست پایه- بیار باده: بیا از لحظه یِ حال لذت ببریم، بیا شادمانی کنیم و غم و غصه ها را از دلِ خود بیرون کنیم- بنیادِ عمر: اساس زندگییِ دنیا- بر باد است: بر نابودی و فنا بنا شده است- مَجو درستی عهد: انتظار وفاداری نداشته باش- سست نهاد: بی بنیاد، پست فطرت- عجوز: پیرزنِ کهنسال- تَبسّمِ گُل: دل خوشی هایِ زودگذرِ دنیا- بلبلِ بی دل: ای کسی که به این دنیا دل داده ای
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۱/۰۲/۱۷ - ۱۱:۲۸:۳۸
سلام بر دوستان ادب دوست و ادب ورز دنیا نبود از آن ما می دانی؟  باشد که شود ز ما جدا می دانی؟  ما نآمده کاین جهان و اهلش بوده  او باشد و ما محو فنا می دانی  ارادتمند دوستان
user_image
محمد محمد
۱۴۰۱/۰۲/۲۹ - ۱۱:۱۱:۳۴
کجایند عمالقه و پسران ایشان،کجایند فرعون ها و پسران ایشان؟
user_image
radman Mmm
۱۴۰۲/۰۳/۰۸ - ۲۳:۳۳:۱۲
به نقل از اروین یالوم: سه کشف بزرگی که انسان را از جایگاه غرور آمیز خود  به زیر کشید و  این فرضیه که جهان برای وی ساخته شده است از اساس پوچ گردید:  *نظریه فروید مبنی بر اینکه هشیاری ما نسبت به انگیزه هایمان بسیار پایین است. *نظریه کوپرنیک که ناقض تئوری زمین مرکزی بود. * نظریه داروین مبنی بر نیای مشترک انسان با حیوان. خیام هم به زیبایی تمام در این رباعی بی اعتنایی هستی به انسان و جایگاه کوچک وی را گوشزد می کند.
user_image
(نگین)در ابتدای راه
۱۴۰۲/۰۳/۲۱ - ۱۶:۱۲:۵۶
دریغا که بی ما بسی روزگار بروید گل و بشکفد نوبهار بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت برآید که ما خاک باشیم و خشت (سعدی) آمد شدن تو اندر این عالم چیست آمد مگسی پدید و نا پیدا شد (خیام)
user_image
حسن آتش
۱۴۰۲/۱۰/۱۶ - ۰۴:۵۵:۲۰
این اشعار رو هم در آهنگ شنیده بودم در وب سایت ایران ملودی
user_image
بهروز پیلتن
۱۴۰۳/۰۳/۰۹ - ۱۲:۳۶:۴۴
این‌گونه رباعیات خیام برای من مانند نوشدارو کار می کند که انگار زندگی تازه و روان تازه می‌بخشد. درود و سپاس از عمر خیام مرد جاودان این گیتی پهناور.