
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۷۰
۱
کدامین رسم و آیینی که در رندان مفرّد نیست
طریقِ سالکانِ راه تجرید مجرّد نیست
۲
در این بستان کسی را می رسد دعویّ آزادی
که همچون سرو دربند هوای دل مقیّد نیست
۳
به فتوای خردمندان نکویی بر بدی سهل است
کسی بر رغم بدکیشان اگر نیکی کند بد نیست
۴
به تاج زر فرو ناید سرم ز آن رو که در کویش
مرا بخت گدایی هست اگر بخت زمرّد نیست
۵
گر از تو تیغ آید بر سرم گردن نخواهم تافت
بدین معنی که آمد را به قول عاشقان رد نیست
۶
اگرچه رسم سربازی طریق عشقبازان است
ولی ز اندیشهٔ هجران خیالی را سر خود نیست
نظرات