
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۷۱ - استقبال از کاتبی ترشیزی
۱
کجا روم که مرا جز درت پناهی نیست
به جز عنایت تو هیچ عذرخواهی نیست
۲
سرم فدای رهت باد تا نگویندت
که در طریقهٔ عشق تو سر به راهی نیست
۳
دلا ز باده پرستی خجل مشو کاین جرم
خطای ماست وگرنه تو را گناهی نیست
۴
سریر سلطنت او را مسلّم است ای دل
که غیر مسند تجرید تکیهگاهی نیست
۵
دلِ خیالیِ آشفته را که ناپیداست
در این که زلف تو بردهست اشتباهی نیست
نظرات