کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۰۷۶

۱

هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی

اگر این نبدی عاشق درویش چه خوردی

۲

دل چاره درد تو به این کرد که خون شد

این چاره نبودی دل بیچاره چه کردی

۳

میسوخت سراپای وجودم ز دل گرم

گرمی نزدم هر دم ازین غم دم سردی

۴

حوران کفن من همه در روی بمالند

با خاک لحد گر برم از کوی تو گردی

۵

عاشق بشه فرد یگانه ننشیند

گر نیست چو فرزین ز دو عالم شده فردی

۶

کو بار سبک روح که بهر دل مجروح

سازیم ز خاک قدمش مرهم دردی

۷

تا چند کمال این همه درمان طلبیدنه

رنجی بر و دردی طلاب از باطن مردی

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۳۷۹
دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۲-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۲۱۷

نظرات