کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۳۹

۱

در سر زنجیر زلف او دل دیوانه رفت

نکته زان لب شنید و جانب میخانه رفت

۲

سرگذشتی گفتم از دل آتش جان شعله زد

گرم شد هنگامه خوابم بر سر افسانه رفت

۳

آگه از سوز دل ما دل فروزانند و بس

شمع داند آنچه شبها بر سر پروانه رفت

۴

بر خورد یک روز دانم عاشق از کشت مراد

اینچنین کز اشک او در خاک چندین دانه رفت

۵

در دل ریشم خیال آن در زلف پیچ پیچ

راست مار گنج را ماند که در ویرانه رفت

۶

جای تاریک است زلفت بی شعاع آینه

کس نمی بارد بر آن راه چو مو جز شانه رفت

۷

برد دست آویز جان و سر چو رفت آنجا کمال

عاشق درویش هرجا رفت درویشانه رفت

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۱۵۴

نظرات