کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۴۹

۱

دل زان نست و دیده بدینم نزاع نیست

اینست که آن دو پیش تو چندان متاع نیست

۲

کی بابم از دهان تو ز آن لب نشان که هیچ

بر سر غیب جان مرا اطلاع نیست

۳

بی بوی صحبت تو مریض فراق را

گر نکهت گل است ازو جز صداع نیست

۴

عاشق چو عندلیب به بوی گل است مست

جوش و خروش اوز شراب و سماع نیست

۵

نیکو فتاده اند به هم آن رخ و جبین

خورشید و ماه را به ازین اجتماع نیست

۶

چشم تو هر که دید ز جان بایدش برید

چون گوشه ای گزید به از انقطاع نیست

۷

ملک وصال بأیدت از سر گذر کمال

خلعت به لشکری نرسد تا شجاع نیست

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۶۷

نظرات