کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۸۱

۱

سری که پیش تو بر آستان خدمت نیست

سربست آن که سزاوار تاج عزت نیست

۲

به جد و جهد یر کجا شود وصلت

که قرب پادشهان جز به سی دولت نیست

۳

ز قامت نو به طوبی کشد دل زاهد

کسی که عشق ندارد بلند همت نیست

۴

کدام کشته عشق است از تو رفته به خاک

که جان غرقه به خونش غریق رحمت نیست

۵

به چشم اهل نظر کم بود ز پروانه

دلی که سوخته آتش محبت نیست

۶

از اشک ناشد. رنگین مناز با رخ زرد

زری که سرخ نباشد چنان به قیمت نیست

۷

کمال مطالب دردی به غصه شاکر باش

که جز به شکر کسی را مزید نعمت نیست

تصاویر و صوت

نظرات