
کمال خجندی
شمارهٔ ۲۱۴
۱
گر جانب محب نظری با حبیب هست
غم نیست گر هزار هزارش رقیب هست
۲
با کس مگو که چاره کنند درد عشق را
ای خواجه گر طبیب نباشد حبیب هست
۳
سر در مکش ز ناله ما ای درخت ناز
هرجا که هست شاخ گلی عندلیب هست
۴
گوشی که شد به حلقه عشق بنان گران
نشنیده ام که قابل پند ادیب هست
۵
گر شحنه می برد سر واعظ به تیغ کند
کار شمشیر زنگ خورده بدست خطیب هست
۶
در خورد گوش بار بدست من غریب
گر نیست گوهری سخنان غریب هست
۷
از جام وصل هم رسدت قطرة کمال
کز جرعه خاک را همه وقتی نصیب هست
تصاویر و صوت

نظرات