
کمال خجندی
شمارهٔ ۲۴۶
۱
مائیم و دلی پر خون بر خاک سر کویت
غمگین بهمه رویی در آرزوی رویت
۲
تو سروی و ما چون آب آورده به پایت سر
می ماند و ما نشه بر خاک سر کویت
۳
راضیم بدشنامی گر یاد کنی ورنه
تا عمر بود باقی مانیم دعا گویت
۴
ما با دو جهان کردیم قسمت همه عالم را
ایشان و جهان ای جان مائیم و یکی مویت
۵
زلف تو دریغ آید ای جان که به باد افتد
تدبیر که هم حیف است گر گل شنود بویت
۶
گر من دل خود جویم در کوی تو نگذاری
مپسند جفا چندین بر عاشق دلجویت
۷
گویند کمال این ره تا چند همی پویی
تا هست تک و پویی ماییم و تک و پویت
تصاویر و صوت

نظرات