کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۲۷

۱

در چمن می رفت ذکر قامت دلدار ما

سرو دامن بر زد و آمد به بستان راست پا

۲

تا چرا پیراهن اول آن تن نازک بسود

می کند از غیرت آن در برش گرمی قبا

۳

ما نکو دانیم شکر نعمت و حق نمک

زیر آن لب از تو یک دشنام و از ما صد دعا

۴

گفته ای دستت برم گر مرحبا خواهی زمن

گر بدان ساعد کشی تیغت هزارت مرحبا

۵

دل به انگشت تخیل بسکه زلفت می کشد

عاقبت خواهد دریدن بر سر او تارها

۶

غمزه ات گر آشنایی را کشد نبود عجب

جان من نشنوده ای قصاب جوید آشنا

۷

وعده نازیم کردی این همه تاخیر چیست

آن نخواندی در بلا بهتر که در بیم بلا

۸

چند گویی شد به دریا سیل مژگانت کمال

ای ملالت گو رها کن یک زمان ما را به ما

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۵۱

نظرات