کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۳۳۳

۱

با غم عشق تو دل کیست که محرم باشد

با لب لعل تو جان چیست که همدم باشد

۲

هر کرا دولت سودای تو شد دامن گیر

فارغ از محنت و آسوده دل از غم باشد

۳

نسبت روی تو چنان نتوان کرد به ماه

که به حسن از رخ زیبای تو پر کم باشد

۴

خنک آن جان که شد از آتش سودای نور گرم

خرم آن دل که به غمهای تو خرم باشد

۵

گر دمی دست دهد روی تو دیدن مارا

حاصل از عمر گرانمایه همان دم باشد

۶

مفلس کوی مغانرا به خرابات غمش

دولت جام به از مملکت جم باشد

۷

گر ببوسیدن پایت برسد دست کمال

او بدین پایه به عشاق مقدم باشد

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۱۳۱

نظرات