کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۴۸۹

۱

گر دلم در زلف پنهان کرده‌ای پیدا شود

مشک غمازست و این دزدی از او رسوا شود

۲

ناحق افتادست زلفت در کف هر مدعی

چون بدست ما بیفتد حق بدست ما شود

۳

ای صبا بر گوی امشب از زبان ما به شمع

سوختی پروانه ها را باش تا فردا شود

۴

گرم شد بازار حسنه از آتش رخسار تو

وقت آن آمد که زلفت بر سر سودا شود

۵

خاک آن در در نظر جنت طلب زاهد هنوز

چشم نابینا کجا از توتیا بینا شود

۶

شوق بالای بلند تست آن کز هر تنی

جان علوی را هوای عالم بالا شود

۷

آن لب خندان چو بیند در حدیث آید کمال

بلبل خاموش چون گل بشکفد گویا شود

تصاویر و صوت

نظرات