
کمال خجندی
شمارهٔ ۵۲۵
۱
نام مَه بردم شبی روی توام آمد به یاد
در دل شب حلقهٔ موی توام آمد به یاد
۲
در نماز عشق پیش قبله رخسار تو
سورهٔ نون خواندم ابروی توام آمد به یاد
۳
وصف اغلال و سلاسل خواندم اندر آیتی
از گرفتاران گیسوی توام آمد به یاد
۴
اشک را دیدم به سر غلتان میان خاک و خون
کشتگان چشم جادوی توام آمد به یاد
۵
زاهدی میکرد روزی وصف رضوان و بهشت
از مقیمان سر کوی توام آمد به یاد
۶
چون شنیدم ذکر طوبی گه بلند و گاه پست
اعتدال سرو دلجوی توام آمد به یاد
۷
میگشودم همچو گل اوراق دیوان کمال
بوی جان آمد از آن بوی توام آمد به یاد
نظرات
آیینه