کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۵۴۰

۱

هر قطره خون که از مژه بر روی ما چکد

آید دوان دوان که بر آن خاک پا چکد

۲

از غمزه نیش زد به جگر ساحری نگر

کونیش بر کجا زد و خون از کجا چکد

۳

آن دم که نیغ فرقت ازوه سازدم جدا

از دیده خون چکد از دل جداه چکد

۴

ریزد ستاره روز قیامت عجب مدار

روز وداع اشک گره از دید ها چکد

۵

گر زیر با دلم بشکستی چو زلف خویش

دایم ز شیشه دل من خون چرا چکد

۶

هر شب دو دیده آب چکان در هوای تست

شینم که دیدن همه جا از هوا چکد

۷

ابر بلاست هجر تو و گریه کمال

باران محنتی که از ابر بلا چکد

تصاویر و صوت

نظرات