
کمال خجندی
شمارهٔ ۶۸۷
۱
با تو از دل نشانه یافتهام
خبر از دزد خانه یافتهام
۲
هرچه گم شد مرا گمان بر تست
جویمت چون بهانه یافتهام
۳
تا شدم گم به کوی محنت دوست
دولت جاودانه یافتهام
۴
سجدهها کردهام سر خود را
را دارند تا بر آن آستانه یافتهام
۵
گر نیایم قبول ضربت تیغ
شرف تازیانه یافتهام
۶
بوسم آن لب بلا غرامه که باز
دستگاه صوفیانه یافتهام
۷
با کمال از نو شد و عالم فرد
در جهانشه یگانه یافتهام
نظرات