کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۲۰

۱

ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر من

مشت خاک درت باز نهه بر سر من

۲

نفروزد شبم از مه که فتد بر در و بام

خانه روشن کن و چون شمع درآ از در من

۳

تیره جانیست دل سوخته بر دیده نشین

که بود دیده تره خانه روشنتر من

۴

شربت وصل بده از لب جانبخش مرا

ک ز نب هجر تو بگداخت تن لاغر من

۵

باد بیزن که کسی بر من بیماره زند

از ضعیفی چر مگس باد برد پیکر من

۶

هیچکس گرد من خسته نگردد جز اشک

آه و فریاد ز بر گشتگی اختر من

۷

هر چه جز شرح غمت در قلم آورد کمال

آب چشم آمد و شست از ورق دفتر من

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۲۹۶

نظرات