کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۷۵

۱

گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن

عمر گذشته دیگر از سر توان گرفتن

۲

گویند دل ز جانان بر گیر حاش لله

هرگز چگونه از جان دل بر توان گرفتن

۳

در عمر خود گرفتم یک بوسه از دهانش

گر بخت بار باشد دیگر توان گرفتن

۴

هرگز بود که یک شب مست از درم در آید

کان فتنه را به مستی در بر توان گرفتن

۵

تا کی به بوی زلفش مجمر توان نهادن

تا کی به یاد لعلش ساغر توان گرفتن

۶

جان و سرو دل و زر کردم نثار پایش

بهر متاع سهلی دل بر توان گرفتن

۷

دایم کمال شعرش در روی خود بمالد

سحر حلال باشد در زر توان گرفتن

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۳۱۲

نظرات