
کمال خجندی
شمارهٔ ۹۲۰
۱
ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه
بر روی روز نقطه خالت شب سیاه
۲
رخسار توست حجت اقرار عاشقان
هستت بر این سخن خط عنبرفشان گواه
۳
وصف قمر به روی تو گفتم بگفت عقل
در آفتاب و ماه چه گویی حدیث شاه
۴
خواهم که روی خویش به رویت نهم ولیک
هرگز که دیده خرمن گل همنشین کاه
۵
چشمت به غمزه گرچه رباید هزار دل
لیکن ز راه لطف ندارد دلی نگاه
۶
آئینه جمال نو ای شمع دلفروز
روزی بود که زنگ برآرد ز دود آه
۷
مسکین کمال از تو به مقصود کی رسد
سلطان چو نیست باخبر از حال دادخواه
نظرات